پـــــــور تــــــوس

سال ۱۳۸۸،سال فردوسی بزرگ

پـــــــور تــــــوس

سال ۱۳۸۸،سال فردوسی بزرگ

شاهنامه در جنگ روانی

با گسترش رسانه‌ها ابزار جنگ روانی در روزگار کنونی بیشتر شده و دولت‌ها در به کارگیری آنها برای غلبه بر حریف کمتر کوتاهی می‌کنند. در سال‌های جنگ جهانی دوم که متفقین به سرکردگی انگلستان، شوروی و آمریکا از سویی و آلمان و ایتالیا و ژاپن از سوی دیگر با هم در نبرد بودند تبلیغات و جنگ روانی در اوج بود. رادیوها به زبان‌های گوناگون در فکر جلب نظر یا تأثیر بر ملت‌ها بودند و ترفندها و شگردهای گوناگون از هر دو طرف باب روز بود. چاپ پوستر، کارت پستال و کتاب و جزوه به زبان‌های گوناگون از جمله فارسی و عربی نیز رواج داشت.

کشورهای خاور نزدیک و منابع نفتی آنها برای هردو طرف حیاتی بودند. ایران اشغال‌شده، به خاطر موقعیت سوق‌الجیشی و نفتش، پل پیروزی توصیف شده بود.

به نوشتۀ هربرت فریدمن، در مقاله‌ای در بارۀ تبلیغات در جنگ دوم جهانی*، در سال ۱۹۴۲ که روسیه زیر فشار آلمان بود و گمان می‌رفت از آلمان شکست بخورد، نگرانی متفقین بالا گرفت. در کنار تبلیغات جنگی مستقیم علیه دولت آلمان در میان ملت آلمان و ملل دیگر، دستگاه تبلیغات جنگی و جنگ روانی در انگلستان ایرانیان را به دشمنی با آلمان و ژاپن و ایتالیا تشویق می‌کرد. زیرا متفقین نگران بودند که اگر آلمانی‌ها در روسیه پیروز شوند، از راه قفقاز وارد ایران خواهند شد و به طرف منابع نفتی ایران در جنوب حرکت خواهند کرد.

تحریک ایلات و عشایر ایرانی که در مسیر حرکت آلمان به سمت جنوب بودند، مهم دانسته شده بود و مأموران متحدان برای ایجاد روحیۀ ضد آلمانی به کار افتادند و مأمورانی را به درون قبایل و عشایر و شهرها فرستادند. در این برهه بود که بهره گرفتن از نمادها و نشانه‌های ملی ایران مورد توجه قرار گرفت. در این جا بود که به فکر تهییج روحیۀ حماسی و استفاده از شعر افتادند که در میان ایرانیان محبوبیت دارد.

آرتور آربری، ایران‌شناس معروف انگلیسی و استاد دانشگاه کمبریج که در تاریخ و ادبیات ایران تخصص داشت، در این سال‌ها سردبیر مجله‌ای بود به نام روزگار نو که در لندن منتشر می‌شد. او عضو کمیته‌ای هم بود که در مسایل خاورمیانه به دولت انگلیس مشورت می‌داد.

مجتبی مینوی، ادیب و دانشمند شاهنامه‌شناس ایرانی، در بخش فارسی بی بی سی به کار مشغول بود. آربری در ژانویه ۱۹۴۲ با مینوی تماس گرفت و از او نظر خواست. مینوی در پاسخ گفته بود، به جای شعر شاعران جدید بهتر همان است که از شاهنامه استفاده شود و از مینیاتور که در آنها می‌توان هیتلر را به شکل ضحاک درآورد و موسولینی و امپراطور ژاپن را هم چون مارهایی که از دوش او بیرون آمده باشند. مینوی شعرهایی را نیز پیشنهاد کرد که در حاشیۀ مینیاتورها نوشته شود:

کمان را بمالید رستم به چنگ         بغرید مانند غران پلنگ
پس آنگه به بند کمر برد چنگ         گزین کرد یک چوبه تیر خدنگ
خدنگی برآورد پیکان چو آب            نهاده بر او چار پر عقا
چو پیکان ببوسید انگشت او           گذر کرد از مهرۀ پشت او
چو زد تیر بر سینۀ اشک‌بوس          فلک آن زمان دست او داد بوس
قضا گفت گیر و قدر گفت ده            ملک گفت احسن فلک گفت زه

* * *

خروشید و زد دست بر سر ز شاه       که شاها منم کاوۀ دادخواه
ستم را میان و کرانه بود                    همیدون ستم را بهانه بود

* * *

به بندی ببستش دو دست و میان      که نگشاید آن بند پیل ژیان

* * *

ابر کتف ضحاک جادو دو مار                 برست و برآمد ز مردم دمار

* * * 

چنان دید کز کاخ شاهنشهان              سه جنگی پدید آمدی ناگهان

پس از این مشورت، این پوسترها بر اساس مینیاتورهایی از شاهنامه تهیه شد.

کسی که این پوسترها را کشیده‌است، کیمون اوان مرنگو یا "کِم" نام دارد که در زمان جنگ برای تبلیغات و اطلاعات دولت انگلستان کار می‌کرد و تصویرگر چند هزار کارت پستال و پوستر است. او چندین کتاب مصور هم تدوین کرد که برخی از آنها به فارسی و عربی هم ترجمه شد.

این پوسترها همزمان با کنفرانس تهران با شرکت چرچیل و استالین و روزولت در سال ۱۹۴۳ در یک مجموعه منتشر شد که در آن این سه، پیروزمند و دشمنانشان شکست‌خورده تصویر شده‌اند.

نظرات 1 + ارسال نظر
سحر یکشنبه 5 آبان‌ماه سال 1392 ساعت 09:12 ق.ظ http://www.mize-gerd.rozblog.com

بسیار عالی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد