با آن که مردم چین از راه اروپا با این شاعر و اثرش آشنا شدند، امروز در چین در میان محفلهای ادبی، فردوسی و شاهنامهاش نه تنها مقام والایی دارد، بلکه در سطح بسیار گسترده مورد مطالعه و بررسی است. ما میخواهیم رقمی را در اختیار دوستان گرامی بگذاریم: اکنون در چین در بیش از 100 مدرسهی عالی دربارهی شاهنامهی فردوسی توضیح داده میشود. این مدارس عالی، بخشی به عنوان بخش ادبیات خارجی (یا شرقی) دارند و شاهنامهی فردوسی یکی از آثاری است که در این بخش مورد توجه قرار میگیرد.
56 سال پیش هنگامی که در سراسر جهان، بنا به دعوت دولت وقت ایران، هزارهی فردوسی برقرار میشد، در چین نیز انعکاس یافت. در یکی از مجلههای وزین آن وقت چین به نام ]ادبیات[ (شمارهی پنجم، سال سوم) نویسندهای به نام ]اووشی[ نوشتاری چاپ کرد و در آن، شاهنامه و فردوسی را بسیار گسترده، معرفی کرد و در پی آن، داستان ]جمشید و ضحاک[ را آورد. این داستان را، «اووشی» از زبان انگلیس به چینی ترجمه کرده بود. «اووشی» در این نوشتار خود نوشت: «قبل از هر چیز ما باید مقام بلند شاعر و اهمیت بزرگی اثرش را در ادبیات جهانی درک کنیم؛ فردوسی شاعر یک ملت نیست، بلکه وی یکی از چند نمایندهی شاعران جهانی است.»
در همان زمان، یکی از استادان مشهور چینی به نام «جین جیددو» در کتاب خود با نام «تاریخ ادبیات جهانی»، 27 شاعر ایرانی را به مردم چین معرفی کرد؛ و فردوسی و اثرش در سرلوحهی آن بخش بود. این دانشمند دربارهی فردوسی نوشت: «فردوسی از شهرت بسیار بالایی برخوردار است و شاید وی اولین کسی از شاعران ایرانی است که برای خوانندگان اروپایی آشنا باشد. مقام این شاعر در نظر فرهنگیها مانند شاعر بزرگ یونان، هومر است.«در سال 1946 یک دانشمند چینی به نام ]پان چین لی[ داستان «رستم و سهراب» شاهنامهی فردوسی را از زبان روسی به زبان چینی ترجمه کرد.
ما با خوشحالی تمام میخواهیم به دوستان گرامی مژدهای بدهیم و آن این است که اکنون در چین بخشی از شاهنامهی فردوسی شامل چهار تراژدی ایرج، سهراب، سیاوش و اسفندیار و به وسیلهی استاد ]جان هون نین[، از زبان فارسی به زبان چینی ترجمه شده و انتشار یافته است.
ما همچنین در ضمن تدریس «در دانشگاه پکن»، دربارهی شاهنامه سمینار تشکیل میدادیم و تجربه نشان داده است که این شکل برای شناسایی این اثر نفیس و درخشان بسیار مفید واقع شده است. دانشجویان قبل از تشکیل سمینار، با دقت اثر را میخواندند و طرحهای بیانیهی خود را مینوشتند و در جلسه با شور و شوق نظرات خود را بیان میکردند و حتا دربارهی مواردی مربوط به متن، به گرمی بحث میکردند. پس از این سمینارها که دانشجویان درک و آشنایی آنها با این اثر بزرگ بیشتر گردید، آنها به این نتیجه رسیدند که شاهنامهی فردوسی یکی از آثار نفیس در ادبیات جهانی است و چه از نظر ژرفای اندیشه و میهنپرستی آن و چه از نظره شیوهی بیان و هنرمندی شاعر در آن، در میان آثار ادبیات جهانی بینظیر است.
با سلام امیدوارم که با پرسش هام وقت شمارو نگیرم و بتوانم از کلام شما بهر لازم رو ببرم
من در حال برنامه ریز برای ایجاد یک سازمان مردم نهاد هستم
و می خوام نظر شما رو رو هم در ضمینه ذیل جویا بشم
من تصمیم به دارم سازمان مردم نهادی ایجاد کنم که به " مردم آموزش درست تفکر کردن و رو بده " شاید این جمله خیلی بزرگ باشه
بذارید براتون این جمله رو باز کن
من می خوام محلی رو ایجاد کنم برای جوان ایرانی (به نام جا ---- ج = جوان ---- ا = ایرانی ) که جوان ایرانی فارغ از گرایش سیاست و مذهبی کنار هم جمع بشن و و به تبادل اطلاعات و اندیشه ها به پردازن و از طرفی جوان آموزش ببینن تا بدون هیچ ابزاری شاد باشن و از طرفی چون مشکلات یک فرد یک یا دو مورد نیست که بتوانیم آنها در دو سه حرکت از بین ببریم ( در واقع مشکلات یک فرد زنجیری است که درون خود پیچیده و گره خورده ) و باید به فرد آموزش داد تا چگونه این مشکلات را رفع کند
در این گروه تمام جوانان با هر گرایش خواهند آمد (انشا الله) در این گروه ها سعی می شم از اساتید استفاده شود بیشتر کار این گروه ها بر پایه اردوهای شهری و برون شهری چیده می شود (در اردوها به دلیل جمع شاد پذیرش افراد بالا تر از حد معمول است) البته این گروه یکی از شاخه ارتباطی یعنی انجمن های اینترنتی را هیچ گاه راها نمی کند و می توان گفت یکی از شاه کلیدهای ارتباطی همان انجمن های اینترنتی است
یکی روش های که در گروها امیدوارم قابل انجام باشه و الان درام روش کار می کنم ایجاد گروهای کوچک است در ابتدا با گرایش دل خواه وارد گروه نزدیک به گرایش فکری خود می شوند و در طی زمان و آشنایی با آموزه های درست اجتمای و دینی( منظور اسلام یا دین های دیگر نیست منظور اخلاق مداری دینی است ) به سمت گروهای دیگر هدایت می شود مدیران این گروها نه در پی حذف افکار هستند و نه در طی استهکام احکام افراد گروه در واقع کار مدیران نظم بخشیدن و ایجاد حس نیاز به آموختن است در واقع خود جوان باید با بحث های که می شود راه خود را بیابد نه کس دیگر گروه فقط اساتید مختلف را مسیر فرد قرار می دهد
در یک جمله گروه تشکیل می شود تا اساتید مختلف در سر راه جوان قرار بده
و در کل هدف این گروه این است که جوان را با آموزهای دینی و اجتماعی درست آشنا کنم
حالا با این چند خط که خیلی خیلی کلی بود و می دونم که نتوستم مطلب بازکنم
چند تا سوال دارم که امیدوارم به اونها جواب بدین
یه خواهش :: لطفا قبل از جواب دادن به هر سوالی اول شرایط سوال با محیط مشهد بسنجید
1 به نظر شما این طرح قابل اجرا است و اگر قابل اجرا است با چه مشکلاتی برخواهد خورد
2 به نظر شما می شه مردمی که از نظر طرز تفکر با هم از 180 در جه تا 360 درجه با هم متفاوت هستند رو تو یکجا جمع کرد (از نظر مذهبی بیشتر مد نظرم من است تا دیگر گرایشها ) (در شرایط مشهد) ؟
3 آیا سازمان های دولتی مثل شهرداری در صورتی که طرح بامضمون بالا نوشته بشود حاضر به کمک مالی و کمک های دیگر ( هر کمک به غیر از تشویق معنوی خالی ) هستند (در شرایط مشهد)؟
4 به نظر شما باید چگونه بر اعضایی گروهی با چندین گرایش مذهبی و سیاسی و اجتماعی می توان مدیریت داشت تا این گروه نظم خود را حفظ کند و حرج مرج نشه و احساس آرامش کنند ( در شرایط مشهد) ؟
5 سایر ( اگر چیز دیگه ی هست بگین ) ( در شرایط مشهد)؟!
با تشکر
لطفا جواب را به صورت خصوصی بفرستید